{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی بخو، پابند، زنجی در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌, معنی بخو، پابند، زنجیر، (مجپ) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در پ زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌, معنی fom، /اfjb، xj[dc، (k[,) rdb، kاju‌، krdb lcbj‌، bc , xdc yg‌ mxj[dc اmcbj‌, معنی اصطلاح بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌, معادل بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌, بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌ چی میشه؟, بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌ یعنی چی؟, بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌ synonym, بخو، پابند، زنجیر، (مج.) قید، مانع‌، مقید کردن‌، در , زیر غل‌ وزنجیر اوردن‌ definition,